پایان مهلت شیطان | پایان زندگی شیطان

پایان مهلت شیطان –  پایان زندگی شیطان – مرگ ابلیس – مهلت شیطان تا چه زمانی است

در ادامه مطلب متوجه میشوید چه زمانی کار شیطان به پایان میرسد پایان مهلت شیطان و  پایان زندگی شیطان چه زمانی است ؟ تا دیگر نتواند انسانها را گمراه کند فساد کند و همینطور وسوسه و از محل مرگ شیطان مطلع میشوید و اینکه بعد مرگ ابلیس چه رخ می دهد و چه شخصی شیطان را گردن میزند نام لاتین ابلیس Satan هم هست

پایان مهلت شیطان

پایان مهلت شیطان تا چه زمانی است ؟  پایان مهلت شیطان تا روز ظهور بیشتر نیست قبلا در این مورد شنیده اید
درهمان درگیری اولیه که شیطان با خداوند متعال داشت و فرمان پروردگار را اطاعت نکرد و سنگ اول
مخالفت علنی را پرتاب نمود و به همه نشان داد که می شود با خدای عظیم در اُفتاد.

 

علت آن که ملائکه می بایست به حضرت آدم علیه السلام سجده میکردند ،بخاطر معرفتی بود که حضرت آدم (ع)
از ارواح معصومین (ع) داشتند و بنا بود که آنها از نسل او باشند (1)

و چون به ابلیس تا مدت معینی مهلت فعالیت داده شد.(2)

با مشاهده بعضی روایات پایان مهلت شیطان تا روز ظهور امام زمان حضرت بقیته الله ( ارواحنا لتراب مقدمه الفداء )
بیشتر نیست ,

 

پایان زندگی شیطان – مرگ ابلیس

امام صادق در روایتی ذیل آیه 80 سوره
(ص) میفرمایند: آن روز وقت معلومی که پایان زندگی شیطان است روز قیام قائم آل محمد است که در مسجد
کوفه به زنگی شیطان پایان می دهند و زمان مرگ ابلیس رقم میخورد. (3)

دو روایت درباره پایان زندگی شیطان وجود دارد یکی گردن زدن او بدست امام عصر در مکانی است
که همسر حضرت سلیمان به خاک سپرده شده دیگری هم در کعبه که در مطلب قبل بهش اشاره شد.

پایان زندگی شیطان یعنی زمان مرگ ابلیس  پایان شر در این جهان
عده ای بر این باور هستند که شیطان را نمیشود لمس کرد پس کشتنش محال است
در گذشته پروردگار قدرت مادی کردن اجنه را در انگشتر حضرت سلیمان گذاشت و اگر دوباره بخواهد
این قدرت را به امام زمان خواهد داد تا اینکه شیطان شکل مادی بخود گرفت تا گردن زده شود

عده ای هم میگویند فقط مرگ ابلیس یعنی پایان شر و گناه در صورتی که فقط این نیست در
این دنیا هر چیزی برای رفتن به روز حساب باید بمیرد زمان پیامبر مردم جاهل میگفتند پیامبر نمی میرد
و در جواب خداوند فرمود مرگ برای همه است حتی پیامبر

ظهور و استقرار حکومت جهانی امام زمان

به این جهت ظهور و استقرار حکومت جهانی امام زمان ( عجل الله ) با ادامــــۀ فعالیتـــ خرابکارانـه شیطان
منافات دارد ، یا باید آنها باشند و ظهور نشود و یا اگر ظهور شد آنـهـا کارشان خاتمـه می یابد و زمان مرگ ابلیس میرسد

بنابراین کره زمین میدان جنگی است که در آن دو لشکر بزرگ از آغاز خلقت انسان تاکنون روبروی هم قرار گرفته و با
یکدیگر مبارزه نموده اند.

لشکر حق و لشکر باطل

لشکر عقل و لشکر جهل

و به فرموده امیر المومنین در غررالحکم:
« عقل فرمانده لشکر ( خداوند رحمان ) و هـوی نفس فرمانده لشکر شیطان است »

و سپس می فرمایند:

« نفس انسان یاجن قابل جذب شدن بسوی این دو لشکر است،چنانچه مجذوب هرکدام گردد
و یا هرکدام از آنها براو غلبه کنند نفس در ردیف سربازان آن لشکر قرار خواهد گرفت .4

از مرگ ابیلس من به شخصه خوشحال میشوم و از شما عزیزان درخواست میکنم هر روز دست بر دعا بلند کنید و بخواهید خداوند پایان مهلت شیطان را اعلام کند و دعا کنید بدست امام زمان پایان زندگی شیطان رقم بخورد پایان مهلت شیطان آرزوی قلبی ما انسانها هست چون زندگی  بدون گناه شروع میشود این مطلب ثابت میکند عده ای که مرگ امام زمان ( دور از جان ایشان) را بعد ظهور ایشان منتشر کردند و قاتل ایشان را هم شناسایی کردند  دروغی بیش منتشر نکرده اند  ان شاالله

مهلت شیطان تا چه زمانی است ؟

آری خداوند متعال در قرآن کریم فرمود است

«ای ابلیس تو را تا روز تعیین شده مهلت می دهیم»

و چنانکه ذکر شد طبق روایات مهلت شیطان تا چه زمانی است  آن روز , زمانی است که همه رویه ماه مهدی را ببینند
شیطان بسیار جاهل است تا اندازه ای که بخاطر جهلش فرمانده لشکر جهل است.

انسانها تعجب میکنند که او چگونه جرات می کند چوب لای چرخ عظیم توحید و بندگی بگذارد ابلیس میخواهد
مانع ظهور امام زمان بشود گرچه میداند نمی تواند.

شیطان میداند در جنگ حق شکست خورده است و هر لحظه انتظار میرود که خداوند برنامه او را بر چیند
ولی باهمه اینها باخود میگوید : یکروز هم یکروز است من تا جایی که بتوانم باید حتی یک روز هم که شده ظهور امام زمان
را به تاخیر بیندازم.

همینطور در مطلب اسرق سمع شیطان میتوانید مطلب مرتبط با این مقاله را در سایت مذهبی ظهورایمان برسی کنید

منبع :

1. تاویل الایات الظاهره فی فضائل العتره الطاهره جلد 2 صفحه 508 حدیث 11و در بحار النوار جلد 11 صفحه 142

2. وقت معلوم سوره ص آیات 80. 81

3. مصدر فوق جلد 2 صفحه 509 حدیث 12 و در بحارالانوار جلد 63 ص 221